دانلود پی دی اف کتاب مسیر پیامبری صدیقه وسمقی PDF

بخشی از کتاب مسیر پیامبری صدیقه وسمقی

اگر از نقطه‌ای که ایستاده‌ایم، یعنی به عنوان یک انسان زمینی و بدون دخالت هرگونه پیش‌فرض و پیش‌داوری، با نگاهی بی‌طرفانه و بر اساس شواهد و قرائن تاریخی به موضوع بنگریم، درمی‌یابیم که پیامبران همواره در بستر شرایط اجتماعی زمان خود و با توجه به ظرفیت‌های موجود، تلاش کرده‌اند ایده‌آل‌هایی را بسازند که تحقق آنها مستلزم مشارکت و نیروی مردمی بوده است. این ایده‌آل‌ها نه تنها پاسخی به نیازهای جامعه خود بودند، بلکه راهکاری برای ایجاد تغییرات عمیق و سازنده در مسیر رشد و تکامل اجتماعی محسوب می‌شدند. به این ترتیب، نقش پیامبران نه تنها در هدایت معنوی، بلکه در شکل‌دهی به جریان‌های اجتماعی و بسیج مردم برای رسیدن به اهداف مشترک برجسته می‌شود.

معرفی کتاب مسیر پیامبری صدیقه وسمقی

نویسنده برای اثبات ادعای خود که نبوت و وحی مصطلح وجود ندارد و آنچه پیامبران عرضه کرده‌اند، جوشش درونی آنان است، به چندین استدلال تمسک کرده است. اولین استدلال او این است که در تمام طول تاریخ بشریت، همیشه پیامبرانی که باعث هدایت باشند وجود نداشته‌اند. به این معنا که اگر نبوت و وحی به معنای معهود حق بود، نباید در دوره‌هایی از تاریخ مردم از آن محروم باشند. اما این استدلال با آموزه‌های اسلامی که در قرآن کریم آمده است، سازگار نیست. قرآن کریم تصریح می‌کند که خداوند در هر دوره‌ای پیامبرانی را برای هدایت مردم فرستاده است. به عنوان مثال، در سوره نساء آیه ۱۶۳، خداوند می‌فرماید: “إِنَّا أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ کَمَا أَوْحَیْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِیِّینَ مِن بَعْدِهِ…” از سوی دیگر، در تاریخ اسلام آمده است که پیامبرانی مانند حضرت محمد (ص) به عنوان خاتم‌النبیین معرفی شده‌اند که این به معنای پایان سلسله پیامبران و کامل بودن وحی و شریعت اسلامی است. بنابراین، نبود پیامبران در دوره‌های خاص از تاریخ به معنای نادرستی نبوت و وحی نیست، بلکه به معنای کامل شدن دین و شریعت با آخرین پیامبر است.

چرا باید کتاب مسیر پیامبری صدیقه وسمقی خریداری کنیم؟

کتاب “مسیر پیامبری” به دنبال پاسخ به این پرسش کلیدی است که: آیا معقول است که ادعا کنیم خداوند اصلاً پیامبری فرستاده است؟ این پرسش به طور خلاصه «پرسش از پیامبری» نامیده می‌شود. پاسخ کتاب به این پرسش منفی است: خیر، خدا هیچ پیامبری نفرستاده است. نویسنده کتاب، وسمقی، تصریح می‌کند که خود سال‌ها به این پرسش پاسخ مثبت می‌داده است؛ یعنی معتقد بوده که خداوند پیامبرانی فرستاده است. اما با گذر زمان و در مسیر مطالعات و تأملاتش به این نتیجه رسیده است که تصویر پیامبرفرست از خدا و نیز قائل شدن ریشه الهی برای متون مقدس دینی قابل دفاع نیست. با این حال، وسمقی در این کتاب تأکید می‌کند که به خدا باور دارد، به معاد اعتقاد دارد و دین را نیز در مجموع نهادی محترم می‌شمارد. او خود را دین‌دار می‌داند و قصدش دین‌ستیزی نیست. هدف او تنها ردّ «تصویر بالا به پایین از نبوت» است، زیرا این تصویر دیگر او را قانع نمی‌کند. دلایل او برای حمایت از دیدگاه جدیدش اساساً سلبی است؛ به این معنا که دلایل به سود الهی بودن نبوت را نقد می‌کند و در نهایت نتیجه می‌گیرد که پیامبری اساساً نهادی سراسر بشری است.